"می دونید الان از دار دنیا چی می خوام؟ 

۱.یه ستون توی یه رومه یا مجله که توش بنویسم و منتظر واریز حق التحریرم باشم.

۲.یه استند چند طبقه ای سفید واسه گلدونام 

۳.چند تا مجسمه ویلوتری :))

۴.یه کتابخونه پر از کتاب های دوست داشتنی و شیرین." 


این پست را ۱۷ دی ماه ۹۷ نوشتم اما لحظه آخر از انتشارش منصرف شدم، ماند قاطی پست هایی که می نویسم و منتشر نمی کنم.

باورتان نمیشود ، یعنی عمرا باور کنید که فردای همان روز دیدم یکی از خوانندگان اینجا برایم کامنت گذاشته که آیا مایل به همکاری جدی و رسمی با نشریه ما هستی؟ مات و مبهوت ماندم ، پیش خودم می گفتم نکند پست را فرستاده ای و خودت حواست نیست؟ 


سرتان را درد نیاورم ، بعد از دو سه ماه امروز دوست قشنگم فایل مجله را برایم فرستاد که یکی از نوشته هایم آنجا چاپ شده،،، 

فقط خدا می داند که چقدر خوشحالم و متعجبم از اینکه چرا کم دعا می کنم؟ چرا سفت و سخت و سریش طور! و از ته دل برای بقیه خواسته هایم دعا نمی کنم؟ 

چرا توی باورم نیست که خدا به قولی که داده عمل می کند: 

اُدعونی اِستَجب لَکم.

دعا کنید.بخواهید.من می شنوم.جواب میدهم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ونوس گرافیک موسیقی ایران 608 bearing - ydbearing.net Yolanda China IML System suppliers Glenn دانستنیها دانلود نرم افزار - آموزش سی شارپ