امشب برای سحری املت می پزم؛ سه تا تخم مرغ سهم سین جااان! و دو تا برای خودم ، خسته شدم بس که پلو خورشت پختم‌.


اما خودمانیم ماه رمضان برای هر کسی آب نداشته باشد برای ما خانم های خانه دارِ محکوم به آشپزیِ ابدی :)) نان داشته.

شما را نمی دانم اما ما برای افطاری پنیر و گوجه و خیار می خوریم با نان بربری -ترکیبی که عاشقش هستم- شام نمی خوریم و فقط برای وعده ی سحر چیزی می پزم.از این بهتر هم مگر داریم؟ 


داشتیم قبل ترها ، روزهای مجردی ، روزهای دختر خانه بودن! 


ماه رمضان هایی که مامان ِ طفلکی دست تنها سحری آماده می کرد ، سفره می انداخت ، چای می ریخت و می آمد بالای سرمان که بیدارمان کند برای رفتن سر سفره ی آماده ، ناز هم می کردیم برایش که "حالا بذار یه کم بخوابم میام خودم".


به چشم برهم زدنی نقش مان از کسی که بیدارش می کنند تبدیل شد به کسی که زودتر از بقیه بیدار میشود ، سحری آماده می کند و می رود سر وقت بقیه.


ساعتِ گوشی را گذاشته ام روی سه و نیم که زودتر بلند شوم ، گوجه ها را خرد کنم توی ماهیتابه ، آبشان که کشیده شد تخم مرغ ها را بشکنم تویش و بعد بروم سراغ سین ،،، ولی احتیاجی به زنگ گوشی هم نیست ، خوابم نمی برد! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

uytuyg ساخت ویلا و اضافه بنا به روش سازه سبک فولادی lsf سیمای فرشتگان تک انیمه چت قشم بیس موزیک | دانلود آهنگ جدید Daniel HackGmail وکیل پایه یک دادگستری در تبریز فنی و مهندسی