من هر چند وقت یکبار می افتم روی خط یک چیزی ، جوری می افتم روی آن خط که شورش را در می آورم اصلا!
خط بافتنی ، آشپزی ، کیک پزی ، کتاب ، ورزش ، رسیدگی به پوست و مو و فلان و بیسار.
این روزها افتاده ام روی خط گل و گیاه ، مدام توی نت طرز نگهداری و مراقبت از فلان گل و گلدان را سرچ می کنم ، حواسم به گلدان های فک و فامیل و دوست و آشناست و اینکه حتما ازشان یک قلمه گل بگیرم ، پیج های گل را فالو می کنم ، به گلها می رسم - امروز فقط سه چهار بار گل ها را آب پاشی و غبارروبی کردم! - در این حد آدم جوگیری هستم.
بعدازظهر همه گلدان هایم را بردم توی حیاط ، چون دیدم مادر شوهر همه گل و گلدان هایش را گذاشته توی حیاط و چه سر حال و قشنگ هستند همه شان.
بردم گذاشتم زیر سایه درخت انگور.
الان؟ دلم رفته برای شمعدانی مادر شوهر اما رویم نمیشود ازش قلمه بگیرم.
خدایا!
همه ی رویِ خطِ چیزی افتاده ها و جو گیرها را شفا بده ،،، من را هم!
درباره این سایت